سردرگمی مخاطبان از سریالهای نمایش خانگی که ناتمام تمام میشوند
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۵۵۱۴۸
از یک سو، فضای نمایش خانگی، مانند تلویزیون نیست و از سوی دیگر، عایدی بخش تولید، بهمراتب بیشتر از سریالسازی برای تلویزیون و فیلمسازی در سینما بود.
به گزارش مشرق، افزایش تعداد سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی قبل از رسیدن به پایان، بهناگهان متوقف میشوند و یا با پایانی سرهم بندی شده به انتها میرسند، دلایل متعددی دارد که تقریبا تمام آن دلایل به اهمالکاری پلتفرمها و دوری آنها از قواعد بینالمللی سریالسازی برمیگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه پخش ناتمام قلب یخی و قهوه تلخ در نیمه دوم دهه ۸۰، یک بدقولی گلدرشت محسوب میشد که تا سالها در خاطر مخاطبان بسیاری ماند اما گویا این اتفاق طی چند سال اخیر به رویهای تبدیل شده که حالا دیگر تقریبا در هر سال میتوان به یک تا دو مورد آن اشاره کرد.
فهرست آثار نیمهتمامی که در طول یک دهه اخیر، به شکلی به مخاطبان خود بیاحترامی کردند، کم نیستند: از عشق تعطیل نیست و رقص روی شیشه گرفته تا جزیره، مردم معمولی، قبله عالم، شهرک کلیله و دمنه، نوبت لیلی، گیسو، میدان سرخ، آمستردام و . . .
همانگونه که مشاهده میشود تعداد سریالهای ناتمام ۲، ۳ سال اخیر، به شدت افزایش یافته و هر سال هم بر تعداد آن افزوده میشود. طبیعتا یکی از دلایل بروز این اتفاق، ورود بخش عظیمی از کارگردانان، به مقوله سریالسازی است.
بخشی از این اتفاق درنتیجه کرونا، خانهنشینی مردم و اقبال بیشتر به پلتفرمهای خانگی است و بخشی دیگر نیز به بریز و بپاشهایی برمیگردد که عایدی عوامل سریالساز را بهمراتب، بیشتر از پروژههای سینمایی میکند.
وقتی بنگاهداری کار دست همه میدهد
البته در این میان نباید از بنگاهداری پلتفرمها و ورود بیقاعده آنها به پروسه سریالسازی به سادگی عبور کرد. پلتفرمها در شرایطی زمینه تسهیل سریالسازی را برای کارگردانان فراهم میکردند که این جریان، یک بازی دو سر برد برای طرفین محسوب میشد.
از یک سو، فضای نمایش خانگی، مانند تلویزیون نیست و از سوی دیگر، عایدی بخش تولید، بهمراتب بیشتر از سریالسازی برای تلویزیون و فیلمسازی در سینما بود.
پلتفرمها نیز با جذب آگهیهای زیاد، اسپانسرهای متمول و البته بالا بردن چندینباره هزینه آبونمان، بهراحتی هزینه تولید یک سریال را تامین میکردند و به همین راحتی، سریالسازی بدون نظارت چندانی، به پروسهای تبدیل شد که بسیاری از کارگردانان کوچک و بزرگ سینما را وسوسه کرد.
طبیعی است که در چنین بلبشویی، نظارت کافی برای روند تولیداتی این حجم سریال وجود ندارد.
آنچه برای پلتفرمها مهم بود، بیش از کیفیت، کمیت آثار در جهت عادت آنها به مخاطب بود. پلتفرمها که برای دو سال، روی دور تند سریالسازی قرار داشتند، مخاطب خود را به نوعی به این موضوع عادت دادند که با پایان یک سریال، سریال دیگری را منتشر میکردند و طبیعی است که این روال، خللی در پروسه سریالسازی ایجاد میکند ازجمله تعجیل در سریع ساختن سریال یا ایجاد مشکلات مالی که سبب تشتت در فرآیند تولید و یا ایجاد حواشی میشود.
هر کدام از این دلایل، بهتنهایی کافی بود تا یک سریال، بهنوعی به زمین بخورد و یا روند تولیداتی آن با تاخیر و یا تعطیلی مواجه شود. به همین دلیل، برخی پلتفرمها در ابتدا که یک کار، به پخش هفتگی نمیرسید، از مخاطبان خود عذرخواهی میکردند و دلایل این اقدام را عنوان میکردند اما اکنون تعدد تولیدات بر زمین مانده پخشنشده به اندازهای بالا رفته که دیگر هیچ خبری از عذرخواهی یا برشمردن دلیل باقی نمیماند.
وقتی پای پلتفرمها در میان است
طبیعتا تا پیش از این روال پلتفرمها، سریالسازی در اختیار تلویزیون بود و این رسانه، هر امتیاز منفی که داشت، لااقل سریالها را با یک نظم خاصی به پخش آخر میرساند.
اشکال، زمانی شروع شد که پلتفرمها بدون هیچ تجربهای، قدم در این وادی گذاشتند و چنین فضایی را رقم زدند.
جالب آنکه چنین رویهای با وجود تکرار چندینباره، هنوز به تجربهای برای پلتفرمها تبدیل نشده و آنها همچنان با پروژههایی دستوپنجه نرم میکنند که هیچ نظم خاصی در پخش نداشته و بهناگهان در اثنای پخش، متوقف شده و هیچ دلیلی هم بر این توقف عنوان نمیشود.
پلتفرمها، اصرار ویژهای برای سریالسازی داشتند.
وقتی هم که با این تصمیم مخالفت شد، آنها تصور کردند که این مخالفتها درنتیجه رقابتی است که آنها با تلویزیون و سینما به راه انداختهاند؛ حال آنکه هر عقل سلیمی متوجه میشد که این غائله، نه به نفع پلتفرمهاست و نه مردم. البته که در این بین، پلتفرمها، خسارت چندانی را متحمل نشدند چرا که آنها هیچگاه پولی از جیب نگذاشتند و هزینه تولید سریالها، از تبلیغات فراوانی که دریافت میکردند، جذب اسپانسرهای متمول و البته هزینه اشتراک تامین میشد.
بنابراین نوک پیکان پخش ناتمام سریالها، به سمت بیتجربگی و آماتوری پلتفرمها نشانه گرفته شده و اینکه آنها با وجود تعدد مواردی از این دست، گویی سیاست چندانی را برای عدمتکرار این اتفاق در پیش نگرفته و همچنان بر این مدار در حرکت هستند.
سامانههای ویاودی بینالمللی چگونه عمل میکنند؟
ویاودیها، عمر چندان طولانی در نظم بینالمللی ندارند. آنچه اما مسلم است آنکه بسیاری از این سرویسهای استریم، ترجیح دادهاند برای فرار از چنین وضعیتی، چند راهکار مهم را در پیش بگیرند: نخست آنکه سختگیری بسیاری در ۲ مرحله به خرج میدهند؛ اول در انتخاب فیلمنامه و دوم در انتخاب کارگردان آن کار. در وهله بعدی، قراردادی محکم با طرف دوم میبندند که هرگونه تاخیر یا تعلل، خسارات بسیاری را متحمل این افراد و پروژه آنها خواهد کرد.
در انتها، زمانی اقدام به پخش سریال میکنند که کار فیلمبرداری به پایان رسیده و مراحل فنی ۵ تا ۶ قسمت نیز به اتمام رسیده باشد.
این نظم نوین سبب شده تا هم پروسه تولید، با نظم و استاندارد خاصی به جلو پیش رود و هم از یک سال قبل، زمان پخش دقیق سریال مشخص باشد. درنتیجه چنین برنامهریزی است که هیچگاه خللی در زمان تولید و پخش سریال فراهم نمیشود.
اینکه میگوئیم سامانههای ویاودی وطنی، بدون در پیش گرفتن مرحله آزمون و خطا، بهناگهان خود را در قلب سریالسازی دیدند، به همین دلیل است. بدون هیچ تجربه و پیشفرضی به این داستان ورود کردند و درنتیجه، به جایی رسیدند که واقعا نمیشود نسبت به کامل پخش شدن یک اثر، ایمان داشت.
دیوار اعتمادی که ترک برداشت
این رفتار آماتوری پلتفرمها در وهله نخست، رابطه دوسویه اعتمادسازی میان آنها و مخاطب را از میان میبرد. پلتفرمها رویکرد عقلانی را در پیش نگرفتند و کرونا سبب شد که آنها ره صدساله را یکشبه طی کنند. وقتی مردم در اواخر سال ۹۸، بهنوعی مجبور به خانهنشینی شدند، این پلتفرمها توانستند چندین فیلم را پخش کرده و به یک هژمونی گسترده تبدیل شوند.
در ادامه هم که روند خانهنشینی مخاطب پایان یافت، آنها با چند رویکرد، این اعتماد بادآورده را خدشهدار کردند: نخست، افزایش چندینباره حق اشتراک که مخاطب، در هر نوبت، واکنش بدی به این موضوع نشان داد و بار دوم هم زمانی بود که مدیران این پلتفرمها تصور کردند با انبوهسازی میتوانند پاسخگوی نیاز مخاطبان خود باشند.
حال آنکه در این میان، آنچه چندان برایشان اهمیتی نداشت، کیفیت کارها و رسیدن به یک نظم مدون در مسیر تولید بود.
در این بلبشو، پلتفرمها از حضور کارگردانان و بازیگران سینمایی، ذوقزده شدند و تصور کردند که حضور همین نامها کافی است که سریالها پربیننده شوند درحالیکه تجربه امروز آنها میگوید بسیاری از سریالهایی که ناتمام باقی ماندند و یا در پخش مورد استقبال قرار نگرفتند، با حضور همین کارگردانان و بازیگران دهانپرکن تولید شدهاند بنابراین چنین راهکاری نمیتواند صرفا به موفقیت یک اثر منجر شود.
در شرایط کنونی، وضعیت این پلتفرمها چندان مساعد نیست. دیوار اعتماد میان آنها و مخاطبانشان، ترکهای عمیقی برداشته و این بیاعتمادی حتی به هنرمندان نیز سرایت کرده که تردیدهایی جدی برای تداوم همکاری با آنها دارند.
مخاطبان هم با این شراط ترجیح میدهند که سریالها را با دانلودهای غیرقانونی تهیه کرده و البته که دیگر حساسیت دیروز خود را در دنبال کردن سریالها ندارند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از سریالها، پس از پخش، چندان دیده نمیشوند و در همین بیخبری هم به پایان میرسند. این مهم نشان میدهد که آن سریال نتوانسته به دید جمع کثیری رسیده و جریانساز شود.
سریالسازی در بخش خصوصی، نوعی علم است. نیازمند تجارب بسیاری است که قواعد این تجربه در دورههای مختلف تاریخی، تغییر مییابد. پلتفرمها نمیتوانند با چشمپوشی از این قواعد، به عادت برسند.
مسیری که طی ۲، ۳ سال اخیر توسط این پلتفرمها طی شد، موید خودزنی بزرگی است که آنها در حق خود روا داشته و اکنون چارهای ندارند جز آنکه به قواعد بینالمللی سریالسازی تن داده و به شکلی علمی و تجربی با این مقوله تخصصی برخورد کنند.
منبع: ایرنامنبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز قیمت سریال سازی سریال شبکه خانگی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت پلتفرم ها پلتفرم ها نمایش خانگی بین المللی سریال سازی سریال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۵۵۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام